کد مطلب:106624 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

خطبه 239-در ذکر آل محمد











[صفحه 564]

از خطبه های آن حضرت كه از آل رسول سخن می گوید: ولایج: جمع ولیجه بر وزن فعیله به معنای مفعول، موضعی است كه انسان با داخل شدن در آن خود را حفظ می كند. نصاب: اصل و ریشه (آنان زنده كننده ی علم و دانش و از بین برنده ی جهل و نادانی هستند، بردباری آنان شما را از داناییشان آگاه می كند، خاموشی آنان حكایت از راستی و درستی گفتارشان دارد، با حق مخالفت نمی كنند و در آن با هم اختلاف ندارند، ایشان استوانه های اسلام و پناهگاههای آن هستند، به وسیله ی ایشان، حق به موضع اصلی خود برمی گردد و باطل و نادرستی از جای آن، دور و نابود می شود و زبانش از ریشه قطع می شود، دین را شناختند شناختن واقعی نه شناختن ظاهری و لفظی، همانا راویان علم بسیار هستند ولی عمل كنندگان به آن اندك می باشند.) امام (ع) در این خطبه اوصافی برای اهل بیت پیامبر ذكر كرده است از این قرار: 1- آنها مایه ی حیات دانش هستند، علم را تشبیه به موجود زنده كرده كه وجود دارد و سودمند است و به طور مجاز آنان را حیات نامیده و اسم سبب را روی مسبب گذارده است. 2- آنان سبب مرگ جهل و نادانی می باشند، از راه استعاره برای نادانی، موت و مرگ قائل شده است، زیرا با وجود ا

یشان جهل معدوم و فانی می شود و مانند جمله ی پیش، لفظ موت را از باب مجاز، بر آنها اطلاق فرموده است. 3- حلم و بردباریشان حكایت از دانش آنان می كند چون علم به موقعیتهای حلم دارند و این جمله اشاره دارد به این كه میان دو صفت پسندیده ی دانش و بردباری تلازم برقرار است، بنابراین اهل بیت پیامبر چون به ارزش و موقعیت بردباری عالم هستند از این رو در تمام موارد، حلم و بردباری نشان می دهند. 4- سكوت آنان از محكم بودن بیانشان در مواقع سخن گفتن حكایت می كند زیرا كسی كه بداند در كجا و چه وقت باید سكوت كرد موارد سخن گفتن را هم می داند وگرنه هر وقت و هر جا و بی مورد به سخن خواهد پرداخت یعنی در موضع سكوت حرف می زند و این برخلاف علم خواهد بود. 5- آنان با حق مخالفتی ندارند یعنی چون به حق و راههای وصول به آن، علم و آگاهی دارند و حلاوت آن را چشیده اند، از آن دست برنمی دارند و به سوی صفت ناپسند افراط و تفریط گرایش پیدا نمی كنند. 6- و چون علم به حقیقت دارند، در آن اختلاف و جنگ و نزاعی راه نمی اندازند. 7- ایشان پایه ها و ستونهای اسلام هستند این نامگذاری استعاره است، زیرا چنان كه خانه به وسیله ی پایه ها نگهداری می شود و بر روی آن قرار د

ارد، اهل بیت رسول خدا هم مایه ی قوام وجودی دین هستند، و به علمشان از آن نگهداری و حراست می كنند. 8- آنها پناهگاههای اسلام هستند، واژه ی (ولایج) را بطور استعاره بر اهل بیت اطلاق كرده است، زیرا آنان مرجع خلق هستند و جامعه از دست جهل ولو احق آن و از عذاب آخرت، به علم و هدایت، و پیروی از ایشان پناه می برد، همانطور كه هر كس داخل نماز می شود، به آن پناه می برد. 9- به وسیله ی ایشان حق به اصل و بنیان خود برمی گردد، یعنی با خلافت و ولایت امام (ع) حق به سوی اصل و اساس خود بازگشت می كند. و انزاح الباطل عن مقامه، این جمله اشاره به این مطلب است كه قبل از خلافت و حكومت حضرت، در زمان عثمان، احكام و قوانین بر خلاف شرع اسلام جاری می شد، زیرا نقل شده است كه عثمان بدعتها در دین گذاشت، و در زمان او بنی امیه بر بیت المال مسلمانان مسلط شدند و بر خلاف حق در آن دخل و تصرف داشتند كه شرحش در خطبه های پیش بیان شده است، و با به خلافت رسیدن حضرت، هر حقی به اهلش رسید، و به اصل و قرارگاه خود بازگشت، و همین حق هرگاه در غیر موردش باشد، باطل است، مقام باطل یعنی غیر مورد حق، و با ولایت و حكومت امام (ع) باطل از جایگاهش دور شد و زبان كسی كه از ب

اطل طرفداری می كند و به باطل سخن می گوید، با خلافت حضرت، از ریشه بركنده شد، انقطاع زبان استعاره از ساكت شدن باطل است كه چون از گفتن می ماند شبیه به قطع شده می باشد و برای تاكید در انقطاع كلمه ی من منبته را به عنوان ترشیح برای آن آورده است. 10- دین را شناختند، شناختن نگهداری و حفاظت، نه شناختن این كه حرفی بشنوند و سخنی بگویند، توضیح مطلب آن كه در گذشته، دانستی كه برای شناخت و درك مطلب، سه درجه وجود دارد كه كمترینش تصور آن به اعتبار نامش می باشد، و بالاترینش تصور آن بر حسب حقیقت و كنه آن است، و درجه متوسط آن است كه اوصاف و لوازم مخصوص به آن، و برخی اجزایش را درك كند، و درك و تعقلی كه ائمه اطهار از دین داشتند بالاترین درجه ی شناخت بود كه همان معنای رعایت و حفاظت می باشد، و حفاظت آنان از دین به آن است كه آن را به دیگران بیاموزند و یاد آن را زنده دارند و در برابر آن احتیاط را از دست ندهند، نه این كه تنها به نامی از آن و شنیدن الفاظی از دیگران قناعت كنند. فان رواه العلم كثیر... تا آخر، یعنی چنان نیست كه هر كس خبر از دانش دهد و چیزی از آن بشنود، عالم به آن علم و نگهدار آن می باشد بلكه این مطلب عامی است و عام مستلزم

خاص نیست، و به این بیان حضرت اشاره كرده است به این كه این گونه اشخاص كه رعایت اصل علم كنند و جامع فضایل باشند بسیار اندكند. توفیق از خداوند است.


صفحه 564.